روز-محیط-زیست

یک جوالدوز به خودمان به بهانه روز جهانی محیط زیست

طبیعت آزاری با طعم جوج!

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که یک مقصد بکر طبیعی را انتخاب کنید و با گذشتن از مسیرهای طولانی و حتی راه‌های سخت و صعب‌العبور در نهایت وقتی به مقصد می‌رسید در اوج ناباوری با بطری نوشابه خالی، کیسه چیپس و زباله‌جاتی روبه رو شوید که نشان می‌دهد قبل از شما پای بشریت به این نقطه رسیده و ظاهرا خوش هم گذشته است.

احتمالا در نظر اول از وجود این زباله‌ها دلخور شوید اما نه… بد برداشت نکنید اینها همه نشانه‌های عشق ما آدم‌ها به طبیعت است.

ادامه را بخوانید و با همه زوایای این عشق آشناتر شوید.

روز طبیعت و زباله سازی

ما ایرانی‌ها عاشق طبیعتیم. شاهدش هم همین روز سیزده به در یا روز طبیعت که صبح علی الطلوع با هیجان و اشتیاق بند و بساط پیک نیک را ردیف و با قابلمه‌ تپل مپل لوبیاپلو، سالاد شیرازی و ماست و نوشابه، چای و شربت و هندوانه، گلپر باقالی، آش رشته و کاهو سکنجبین، تخمه جابونی و آجیل و شیرینی‌های مانده عید، شکلات و چپیس و پفک و سایر تنقلات … به آغوش طبیعت رفته و تا مرز خفگی می‌خوریم.

بعد خیلی عاشقانه زباله‌جات‌مان را به عنوان یادگار در دل طبیعت به جا می‌گذاریم.

زخم بستر در مسیر رسیدن به طبیعت

ترافیک-چالوس

بوی خوب لنت ترمز همراه با ذرات سرطان‌زای آزبست و دود غلیظ اگزوز در هوای مه‌آلود پخش می‌شود.

مسیر خاطره‌انگیز جاده چالوس و ریتم آهنگ« تو از کدوم قصه‌ای که خواستنت عادتهههه …» و صف خودروها که نیم متر، نیم متر پیش می‌روند.

همسفران خوشحالی که پفک و تخمه می‌خورند و زباله‌های رنگارنگ را از پنجره ول می‌دهند و از ساعت‌ها در ترافیک ماندن زخم بستر می‌گیرند.

این تصویری آشنا از خیل عشاق طبیعت‌دوستی است که با قرمز شدن هر برگ تقویم، جانشان برای طبیعت درمی‌رود و راست جاده را می‌گیرند و بزن بریم شمال

دود جوج در چشم طبیعت

جوجه-کباب-در-طبیعت

البته که طبیعت‌گردی بدون خوشمزه جات حال نمی‌دهد.

مثلا مگر می‌شود به طبیعت رفت و یک آتش اساسی روشن نکرد و جوجه کباب نخورد؟ خیر نمی‌شود چون طبیعت باید بفهمد که رییس کیست و دود طبیعت‌گردی ما چشمش را کور کند.

بعد هم ممکن است از هول خوردن جوجه بریان شده، خاموش کردن آتش یادمان برود و آتش به جان درختان نزدیکش بیفتد و …خب حادثه است دیگر …. جنگل را بیابان می‌کند.

جالب است بدانید که تحقیقات پژوهشگران نشان داده که در روز طبیعت میزان  «co جوج » هوا در ایران به مرز مسمومیت چرنوبیل می‌رسد.

بریم تو فاز بندری

طبیعت گردی باعث می‌شود که آدم روحیه‌اش شاد شود. برای همین توصیه اکید شده که در زمان رفتن به طبیعت‌گردی دو عدد اسپیکر خیلی وات را با ساب ووفر خوف، پشت باربند گذاشته و به وسط طبیعت رفته و موزیک بندری پلی کنید و حالا بلرزووون.

اینکه با این صدای عربده‌وار، حیوانات و پرندگان بی‌نوا که بی خبر از شادی سرشار شما برق از سه فازشان پریده پا به فرار گذاشته از لانه و زندگی‌شان زابه راه می‌شوند هم اهمیتی ندارد. شما بلرزززززون.

ثبت وقایع مهم تاریخی بر تن درخت

درخت

ما عاشقان طبیعت یک عادتی داریم که می‌خواهیم ردپای حضورمان در یک جا به عنوان یک اثر تاریخی باقی بماند و آیندگان با دیدن اسم‌مان که با نوک چاقو روی تنه درخت حک شده بدانند و آگاه باشند که در چنین روزی من در چنین مکانی نزول اجلال فرموده بوده‌ام.

درخت هم که دردش نمی‌آید. زورش هم زیاد است و باید برای شادی ارواح کودکان جمع یک طناب برداشت و انداخت به شاخه‌اش و یک تاب درست کرد و از تمامی امکانات موجود در طبیعت به صورت رایگان لذت برد.

اگر هم شاخه شکست دوباره در می آید غمت نباشد.

عشق همین جوری است دیگر درد هم دارد…

دربست تا قله

یک اصل مهم در طبیعت‌گردی عاشقانه وجود دارد و آن این است که طبیعت ملک شخصی و مطلق و تحت اراده ما انسان‌ها است و باید تا هر جا که عشق‌مان می‌کشد بدون حتی ده قدم پیاده‌روی و خستگی نزدیک شویم  و حالش را ببریم.

چه بسا لازم باشد تا خود قله دماوند را جدول بندی کرده آسفالت کنیم یا حتی با پیشرفت تکنولوژی، مسیر را فونداسیون ببندیم و  آسانسور نصب کنیم.

رد عاج لاستیک تا داغ شقایق

آفرود

اصلا یک روش خفن بودن در طبیعت‌گردی این است که شاسی بلند را برداشته و یک جوری به دل طبیعت فرو برویم که دل طبیعت لت و پار شود و رد عاج لاستیک تا وسط دشت گل و داغ شقایق حک شود.

یک طبیعت‌گرد واقعی و عاشق طبیعت باید در حالی که پایش را روی پدال گاز فشار می‌دهد از روی تپه و رمل و امواج خروشان بجهد، تا وسط رودخانه، کویر، دشت و هر منطقه امن زندگی حیوانات و گیاهان رفته و صدای اگزوزش گوش کائنات را کر کند.

بعدش هم  با یک فیگور ناتورالیستی خاص در حالی که شاسی بلندش تا خرتناق گل‌آلود و خسته است در میادین عمومی ظاهر شده و نشان بدهد که بعله ما همین قدر خفنیم …

روایت است که یک گروه از شاسی بلندسواران مفتخر به کروز در تلاش برای نجات جان یوزپلنگ ایرانی وارد کویر لوت شده‌اند و چنان سرو صدایی به پا کرده‌اند که یوزپلنگ ایرانی کلا از منطقه متواری شده و لب مرز افغانستان دنبال پناهندگی است.

عشق یه سره

عشق-طبیعت

البته راستش را بخواهید این نوع عشق به خاطر دردناک بودنش یک طرفه است و طبیعت مدت‌هاست که با این نوع معشوق قهر کرده و چشم دیدن‌اش را ندارد.

طبیعت در قهر و دلخوری منتظر طبیعت‌دوستانی است که یک روز صبح دلشان برای طبیعت تنگ می‌شود، کوله را برداشته کفش پیاده‌روی به پا کرده و به سمت طبیعت می‌روند.

قدم زنان در مسیرهای بکر پیش می‌روند، از هوای آزاد و نسیم بدون دود لذت می‌‎برند و در یک کنج دلپذیر و منظره زیبا، زیر سایه درختی نشسته، ساندویچ کتلت خانگی را نوش جان و به موسیقی پرندگان گوش می‌کنند.

و این گونه بدون زخم و زشتی و زباله، جانشان برای هم در می‌رود.

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

لطفاً امتیاز دهید

پریسا سجادی

1 دیدگاه

وب‌سایت جاجیگا

جاجیگا را دنبال کنید